ماهت آغاز شد و غرق در احسان شده‌ام

سفره‌ات پهن شد و شامل غفران شده‌ام

عبد فرار توام راه بده برگردم

سر به زیر آمده‌ام، سخت پشیمان شده‌ام

همه‌جا سر زده‌ام با همه‌کس دوست شدم

باز برگشته‌ام و باز پریشان شده‌ام

چقدر توبه شکستم چقدر بخشیدی

از همه بیشتر از ستر تو حیران شده‌ام

باعث شادی ابلیس شدم وای به من

بی‌سبب نیست که این‌گونه هراسان شده‌ام

من که آلوده شدم قلب علی محزون شد

باعث اشک دو چشم شه مردان شده‌ام

هرچه بودم به دعای علوی برگشتم

مستمند کرم خسرو خوبان شده‌ام

چشمه‌ی چشم من از بار گنه خشک شده

بی‌سبب نیست پناهنده به سلطان شده‌ام

ماه ماه علی و رحمت حق در جوش است

پر کشیده دل من راهی ایوان شده‌ام

تشنه‌ام پس دم افطار کنم یاد حسین

یاد لبهای ترک خورده‌ی عطشان شده‌ام

گرچه پرخون بدنش روی زمین افتاده

ولی از داغ غم خواهر خود جان داده


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها